آرمان قند عسلآرمان قند عسل، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 11 روز سن داره
باران شیرین عسلباران شیرین عسل، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره

♫♫♫ آرمان آرزوهایمان ♫♫♫

مشهدی آرمان 3

سلام عزیزم خدا را شکر که باز قسمت شد به زیارت اما رضا (ع) بریم.مدتهاست که دلم هوای زیارت کرده بود.تقریبا از خرداد ماه میخواستیم برنامه سفر را جور کنیم که با مامانی و خاله سهیلا بریم اما نشد تا قسمت شد برای روز عید غدیر برنامه ریزی کنیم.خیلی دلم هواشو کرده و بیصبرانه منتظرم تا فردا 30 مهر 92 عازم بشیم.من و شما همسفر خاله زهره هستیم و سه تایی راهی زیارت میشیم.کاش پدر هم میتونست همراهیمون کنه اما شرایط کاری بهش اجازه نمیده.جا داره همینجا از پدر مهربون و همچنین از خاله زهره که با ما همراه شده و  مقدمات سفر را فراهم کرده و همینطور از خودم که برنامه ریزیشو کردم تشکر ویژه ای کنم.این سومین سفر آرمانی به مشهد هستش.اولین...
29 مهر 1392

روزت مبارک دلبندم (به مناسبت روز جهانی کودک 92)

  آن روز های خوب و شیرین مانند یک رنگین کمان بود مانند گردنبندی از گل که برگلویِ آسمان بود آن روزهای خوب و زیبا چون جویباری بود جاری آن جویباری که از آن ماند نامش برای یادگاری آن روزهای با صفا ، بود چون کلبه ای گرم و صمیمی آن کلبه ای که رفته از یاد حالا شده خیلی قدیمی آن روز و شبهای صمیمی چون تکه ابر کوچکی بود ابری که بارید و فرو ریخت اَبری که نامش ، کودکی بود بچه های پاکدل بچه های مهربان چشمه های زندگی  روشنی های جهان غنچه های آرزو در گلستان امید سرخ گونه یا سیاه زردگونه یا سفید قلب امروز جهان زنده از مهر شماست چشم فردای جهان...
15 مهر 1392

پسر پیش دبستانی من (مهر 92)

اولین روز دبستان بازگرد کودکی ام شاد و خندان باز گرد درسهای سال اول ساده بود آب را بابا به سارا داده بود درس پند آموز روباه و خروس روبه مکار و دزد و چاپلوس با وجود سوز و سرمای شدید ریزعلی پیراهن از تن میدرید تا دورن نیمکت جا میشدیم ما پر از تصمیم کبری میشدیم کاش هرگز زنگ تفریحی نبود  جمع بودن بود و تفریحی نبود کاش میشد باز کودک میشدیم لااقل یک روز کودک میشدیم دیروز دوشنبه روز اول مهر 92 بود.آرمانم از هفته پیش بخاطر شروع کار مامان مهد رفتن را شروع کرده اما به صورت رسمی آغاز سال تحصیلی جدید 92 و 93 از شنبه این هفته یعنی 30 شهریور 92 با جشن آغاز س...
2 مهر 1392
1